روز سیاه کرونا رسید و آمار مرگ های کرونایی بار دیگر رکورد زد. ترس بزرگ اما این است که این روز، در برابر آنچه پیش روی ماست، چندان هم تیره به نظر نرسد و قتل عام شویم.
سخنگوی وزارت بهداشت، "سهلانگاری در رعایت پروتکلهای بهداشتی و کاهش استفاده از ماسک علت افزایش بی سابقه مرگ و میر در کشور" دانسته است و راست گفته، اما این تمام ماجرا نیست؛ آن روی سکه، دولتی است که اقدام جدی و قاطعی نمی کند.
مگر نمی گویند که کاهش استفاده از ماسک، فاجعه را رقم زده است؟ البته که اکثر مردم ماسک می زنند ولی قربانی افرادی می شوند که ماسک نمی زنند. پس چرا دولت در برخورد با کسانی که در زدن ماسک مسامحه می کنند و خود و دیگران را به خطر می اندازند، اینقدر بی کفایت ظاهر شده است؟ چرا وزارت کشور از نیروی انتظامی نمی خواهد به کسانی که ماسک نمی زنند، تذکر دهد، جریمه کند و چرا ستاد ملی مبارزه با کرونا ضمانت اجرای قوی برای این موضوع تعیین نمی کند؟
چگونه است که اگر کسی روسری به سر نداشته باشد، با او برخورد می شود ولی با نزدن ماسک که می تواند منجر به مرگ انسان ها شود، کاری ندارند؟
پس اگر امروز از فاجعه انسانی سخن می گوییم، مقصر اصلی، دولت و ستاد ملی مبارزه با کروناست. بله! مردمی که رعایت نمی کنند هم مقصرند ولی در هر جامعه ای افراد خطاکار وجود دارد و این وظیفه دولت هاست که آنها را مهار کند.
به نظر می رسد در همین ابتدای پاییز که در آستانه فصل سرد مرگ های کرونایی پرشمار قرار داریم، مهم ترین کاری که دولت باید انجام دهد تا دستکم روند رشد کرونا کُند شود، اجرای طرح قرنطینه در شهرهایی است که وضعیت در خطر هستند.
هر چند فاز نهایی قرنطینه، منع کامل آمد و شد است، اما در شرایط کنونی می توان به قرنطینه حداقلی بسنده کرد تا لااقل کمی از شیب تند کرونا کاسته شود. در غیر این صورت، ابتدا ساختار درمانی کشور منهدم می شود و سپس یک ملت می مانند و ویروسی که بی رحمانه قلع و قمع می کند.
پیشنهاد می شود در مرحله اول قرنطینه، شهرهایی که در خطر بیشتری هستند، دو هفته کامل به این شکل قرنظینه شوند:
1 - تمام ادارات، سازمان ها و نهادهای دولتی و عمومی و آموزشی به طور کامل تعطیل شوند (به جز مراکز خدمت رسانی ضروری مانند پلیس، اورژانس و ...)
شرح: بخش عمده ترددهای درون شهری و ازدحام در مترو و اتوبوس ها مربوط به فعالیت های اداری است. تعطیلی ادارات، شهرها را به طور ملموسی خلوت می کند. به علاوه کارمندان دولت، در صورت تعطیلی هم حقوق دریافت می کنند و معیشت شان دچار مشکل نمی شود.
مطمئن باشید با تعطیلی ادارات، ضربه ای بزرگ تر از کرونا به کشور وارد نمی شود. همواره از اواخر اسفند تا اواسط فروردین، ادارات عملاً تعطیل و نیمه تعطیل اند و مشکل خاصی هم در کشور ایجاد نمی شود.
2 - تردد خودروها ممنوع و برای متخلفین، جرائم سنگین وضع شود (به جز خودروهای باری).
شرح: با تعیین جریمه سنگین، تنها اگر کسی واقعاً در شرایط خاص قرار گرفت به گونه ای که آن وضعیت، مهم تر از مبلغ جریمه باشد، تردد می کند. کسانی که ترددشان موجه است، مانند پزشکان، می توانند بعداً جریمه شان را صفر کنند (حتی بعدها می توان کل جرائم را بخشود). به هر حال به خاطر استثناها، نباید کل طرح را نادیده گرفت.
3 - فعالیت اصنافی که از نظر کرونایی جزو مشاغل پرخطر نیستند، می تواند آزاد باشد.
شرح: هم به دلیل این که مردم به صنف ها به ویژه صنف های مرتبط با مواد غذایی، احتیاج دارند و هم با توجه به ممنوعیت تردد خودروها، عملاً فعالیت اصناف و نیز رفت و آمد مردم نیز محلی می شود و هر کسی در همان محل خودش برای خرید اقلامی مانند نان و غذا بیرون می رود.
همچنین معیشت بسیاری از اصناف نیز در حالت حداقلی حفظ می شود.
4 - کلیه پارک ها و مراکزی که می توانند محل تجمع افراد باشند تعطیل شوند.
شرح: تا ایام تعطیل به زمانی برای پراکنش کرونا در این اماکن تبدیل نشود.
5 - ترددها از مبدأ یا به مقصد شهرهای قرنطینه ممنوع شود. برای ورود به این شهرها یا خروج از آنها، جرائم سنگین وضع شود تا اگر کسی واقعاً در شرایط نیاز بود، وارد یا خارج شود.
شرح: اگر این تصمیم گرفته نشود، تعطیلی، نه تنها بی فایده می شود بلکه به فرصتی برای سفر و پراکندن هر چه بیشتر ویروس تبدیل می شود.
6 - مبلغی به حساب سه دهک کم درآمد جامعه واریز شود.
شرح: بخش مهمی از افراد این سه دهک، با روزمزدی امرار معاش می کنند و قرنطینه می تواند برای آنها مشکلات اقتصادی بیشتری درست کند. وظیفه دولت است که این آسیب را به حداقل برساند تا این افراد بتوانند در ایام قرنطینه، دستکم خوراک خود را تأمین کنند. همچنین نهادهای حمایتی مانند کمیته امداد، بهزیستی، ستاد اجرایی فرمان امام(ره)، بنیاد مستضعفان نیز باید در این ایام، کمک های بیشتری به افراد تحت پوشش داشته باشند.
7 - نیروهای مسلح وارد عمل شوند.
شرح: برای کنترل ترددها، نظارت بر زدن ماسک توسط افرادی که از خانه خارج می شوند، ممانعت از ورود افراد به پارک ها، نظارت بر رعایت پروتکل های بهداشتی توسط اصناف و برخورد جدی با متخلفان ... نیاز به نیروی فراوان و مقتدر وجود دارد. این مهم تنها از عهده پلیس، سپاه و ارتش بر می آید.
با انجام این طرح، هر چند بساز کرونا جمع نمی شود ولی قطعاً از سرعت مرگبار آن کاشته می شود و سیستم درمانی کشور می تواند کنترل اوضاع را در دست داشته باشد. بعد از دو هفته، می توان عنداللزوم و در موارد نیاز، آن را تکرار کرد یا بخش هایی را اجرایی نمود، مانند محدودسازی قرنطینه به آخر هفته ها و ... .
به هر حال، نباید دست روی دست گذاشت، همان طور که کرونا دست روی دست نگذاشته است و همچنان می تازد و بی هیچ ترحمی، صغیر و کبیر را می کُشد.
توجه مهم:
هر طرحی برای قرنطینه ارائه شود، حتماً دارای اشکالاتی خواهد بود. طرح کامل همان است که در چین اجرا شد و نتیجه داد: در شهرهای درگیر کرونا در چین، جلوی محله ها گیت کنترل تردد گذاشتند و هیچ کس مگر با شرایط خاص حق خروج نداشت؛ دولت هم ملزومات زندگی افراد را محله به محله توزیع کرد. در ایران اما به دلایل متعدد این کار شدنی نیست و عجالتاً باید به همین حداقل ها بسنده کرد.
هر طرحی که ارائه شود، حتماً کلی ایراد دارد (مثل همین طرح پیشنهادی) ولی یادمان باشد که در شرایط اضطرار هستیم و اگر مدام مته به خشخاش بگذاریم و به دنبال صفر کردن اشکالات باشیم، کرونا ما را صفر خواهد کرد.
بعد از تحریر:
طبق آمار رسمی، در 28 مهر 1399، تعداد فوتی های کرونا 337 نفر بود. با توجه به اعلام وزارت بهداشت مبنی بر این که تعداد واقعی آمار، حدود دو برابر آمار رسمی است، باید گفت که ما به عدد حدوداً 700 کشته در روز رسیده ایم. این طرح را جدی بگیرید؛ مردم دارند می میرند و دفن می شوند.